مقدمهای بر نقش آواز در آیینهای سوگواری
مرگ، به عنوان یکی از قطعیترین واقعیتهای زندگی انسان، همواره با آیینهایی همراه بوده تا درد فراق و داغ ازدستدادن عزیزان را کمی التیام ببخشد. در میان این آیینها، آواز در مراسم درگذشت از جمله عمیقترین ابزارهای بیانی انسان است که از دیرباز در فرهنگهای مختلف جهان، بهویژه فرهنگ ایرانی، جایگاه ویژهای داشته است.
آواز در مراسم سوگواری تنها یک عمل هنری نیست؛ بلکه بیانگر اندوه، همدردی، یادبود، تسکین و حتی نیایش است. در عصر امروز نیز، اگرچه شیوههای سوگواری تغییر کرده، اما نیاز به آواز در مراسم درگذشت همچنان پررنگ است و حتی در حال گسترش است.
ریشههای سنتی آواز در سوگواریهای ایرانی
از دوران باستان تا امروز، آواز در سوگواریهای ایرانی نهتنها برای عزاداران، بلکه برای متوفی نیز معنا داشته است. در آیینهای سنتی ایران، آوازهایی که با اشعار عرفانی، اخلاقی یا حماسی همراه بودند، نقش روحانی در مراسمهای ترحیم ایفا میکردند.
در دوران صفویه و قاجار، آواز در مراسم سوگواری به شکل مرثیهسرایی، نوحهخوانی و نغمههای عرفانی رواج داشت. بسیاری از نقالان و مداحان نیز با صدایی سوزناک و لحن خاص، اشعار حزین را به گوش حاضران میرساندند تا فضای معنوی مراسم عمیقتر شود.
در این دوران، استفاده از دستگاههای موسیقی ایرانی مانند شور، همایون و نوا در آوازخوانیهای سوگواری بسیار رایج بود. این دستگاهها بهطور طبیعی با احساس اندوه و فقدان همراستا هستند و میتوانند فضای احساسی و تاثیرگذاری ایجاد کنند.
آواز در مراسم درگذشت امروز؛ ادامه سنت یا پاسخ به یک نیاز؟
امروزه، جامعه درگیر زندگی ماشینی، سرعت، اضطراب و انزواست. در چنین فضایی، مراسمهای سوگواری دیگر تنها یک رسم نیستند، بلکه به فضایی برای همدردی روانی، ارتباط انسانی و بازتاب احساسات فروخورده تبدیل شدهاند. در این شرایط، هنر آواز در مراسم درگذشت، بیش از پیش اهمیت یافته است.
در بسیاری از مراسمهای امروزی، خانوادهها از خوانندگان سنتی یا هنرمندان آواز دعوت میکنند تا با اجرای قطعاتی از اشعار مولانا، حافظ یا سهراب سپهری، فضای آرام، عرفانی و انسانیتری به مجلس ببخشند. این نیاز برخاسته از این حقیقت است که بسیاری از افراد در لحظات فقدان، به نوعی تسلی غیرکلامی نیاز دارند؛ چیزی فراتر از کلمات رسمی تسلیت.
تأثیر روانی آواز بر بازماندگان
مطالعات روانشناختی نشان دادهاند که آوازهای ملایم و حزنانگیز میتوانند نقش مهمی در پردازش غم، تخلیه احساسات، کاهش استرس و پذیرش واقعیت مرگ داشته باشند. شنیدن آوازی که حس درونی فرد داغدار را بازتاب میدهد، میتواند روند سوگواری را طبیعیتر و سالمتر کند.
برای مثال، اجرای یک آواز سنتی با شعرهایی درباره رهایی، عشق الهی، فراق یا فناپذیری، میتواند هم حس زیبایی ایجاد کند و هم نوعی همدلی عمیق در جمع شکل دهد. به همین دلیل است که در برخی از کشورهای پیشرفته، موزیکتراپی (Music Therapy) در فرآیند سوگواری استفاده میشود.
انتخاب آواز مناسب در مراسم درگذشت
یکی از مهمترین نکات در استفاده از آواز در مراسم ترحیم، انتخاب سبک، شعر و دستگاه موسیقی مناسب است. برخی از انتخابهای رایج عبارتاند از:
-
آواز در دستگاه شور با اشعار عرفانی (مولوی یا حافظ)
-
نغمههای سهگاه برای بیان غم عمیق
-
اشعار خیام یا سپهری برای نگاه فلسفی و آرام به مرگ
-
قطعات بیکلام با نی یا سنتور برای فضای تأمل
این انتخابها نهتنها به موقعیت احترام میگذارند، بلکه تجربهای آرام و معنوی برای حاضرین ایجاد میکنند.
بازگشت به سنت یا خلاقیت هنری؟
اگرچه آواز در مراسم درگذشت ریشه در سنتهای کهن دارد، اما بسیاری از هنرمندان امروز نیز تلاش میکنند با استفاده از آهنگسازی جدید، تنظیم مدرن و تلفیق با سبکهای نوین، این سنت را به شیوهای امروزی بازتعریف کنند. برای مثال، اجرای قطعهای با تلفیق موسیقی کلاسیک ایرانی و فضای مدرن پاپ آکوستیک، میتواند برای نسل جوانتر قابل درکتر و ملموستر باشد.
همچنین بعضی از گروههای هنری، با طراحی مراسمهای موسیقایی خاص برای ترحیم، جایگزینی محترمانه برای شیوههای خشک و رسمی ارائه دادهاند. این مراسمها اغلب در فضای باز یا سالنهایی با دکوراسیون مینیمال، همراه با نورپردازی، شعرخوانی و آواز برگزار میشوند.
هنر آواز در مراسم درگذشت، چه در قالب سنتی آن و چه بهشکلهای نوآورانه امروزی، بخش جداییناپذیر از فرهنگ سوگواری ایرانی است. آواز، پل ارتباطی میان روح انسان، معنویت، خاطرات و واقعیت مرگ است. در دنیای پر از شتاب امروز، آواز میتواند فرصتی برای مکث، تأمل و تسکین فراهم کند.
در نهایت، آواز در مراسم درگذشت نهتنها پاسداشتی است بر یاد و خاطره رفتگان، بلکه کمک میکند بازماندگان راهی برای عبور سالم از فقدان بیابند. از این رو، تداوم و توجه به این هنر ارزشمند، نه صرفاً به عنوان سنت، بلکه به عنوان نیاز فرهنگی و روانی امروز جامعه اهمیت ویژهای دارد.